آیا دانشجوی امروز فقط میتواند دانش را بجود یا خاصیت دیگری هم دارد؟
جواب: بله خاصیت دیگری نیز دارد. دانشجوی امروز عبارت است از کسی که بدلیل زیست در دوران بحران هویت، دارای عقاید نادرست و متحول است همواره بهترین و مناسبترین و کارسازترین گزینه برای سوء استفاده قرار گرفتن توسط گروههایی است که قصد اغتشاش در مملکت را دارند.
معمولا بدلیل تحصیل در شهری غریب، غربتی بوده و نمیداند در شهر جدید و شرایط جدید چه باید بکند که نوآوریی کرده باشد و خودنمایی کند.
معمولا بدلیل قرار گرفتن در دوران بلوغ جنسی، از عقایدی که قدری آب روی آتشش بریزند از صمیم قلب حمایت و جانفشانی میکند.
مستعدترین قشر برای فریب خوردن است. بهترین ابزار دست دشمنان یک مملکت است.
حتی بطور اشتباه توسط مسوولین مملکت نیز بعنوان قشر فهمیده خطاب میشود. در حالیکه همه ی فارغ التحصیلان بعد از ده از فارغ التحصیلی به این یقین میرسند که دوران دانشگاه تخیلی ترین و رمانتیک ترین دوره ی زندگی اش بوده
وقتی اسم بی مسمای دانشجو یا مهندس میگیرد ولی ذاتا باخبر میشود که هیچ درس بدردبخوری نخوانده است شروع به زر زدن و ادعای متمدن بودن و وراجی میکند
اگر کسی دوران دانشگاه را سپری کرده باشد و چند سال در بازار کار کرده باشد و انسان منصفی باشد و چند سال مثل بنده به این موجودات خیالاتی و تنبل و درسنخوان در دانشگاه تدریس کرده باشد آنگاه این حقایق را صددرصد تایید میکند
مگه من نمیدونم چه درسهای مسخره ای داره تدریس میشه. مگه من نمیدونم چه جوری نمره میگیرن از مدرس. چهارتا جمع و تفریق و یه خورده مسخره تر دیفرانسیل و چهارتا انتگرال ساده تدریس میشه. حتی همینشم نمیتونن بفهمن و با هزار روش، نمره میخرن و میبینن که هیچی حالی نشدن.
مراحل چهارگانه آماده سازی یک تحقیق یا پروژه دانشگاهی
CTRL + A
CTRL + C
CTRL + V
CTRL + P
قابل توجه سعادتمندانی که به دانشگاه نرفته اند: این چهار مرحله یعنی دزدی پروژه های دیگران و تحویل دادن دروغ به استاد کلاس دانشگاه و به حرام و نجاست کشیدن مدرک مهندسی یا دکتری و تا دم مرگ خوردن نان حرام. که در مورد اغلب دانش جوندگان فعلی صادق است. مهندسی که با این شکل مدرک خود را میگیرد اگر خاک نکند بر سر خانواده و دین و مملکتش، جای شگفتی است.
از دانش مانش هم که خبری یوخ. شروع میکنن به سیاستبازی که بگن ما یه چیزی حالیمون شده. ما میخواییم خودمونو همسطح دولت و رئیس جمهور بدونیم. آدمای بزرگی هستیم با جماعت کوچیک طرف نیستیم. مقابل دولت و رئیس جمهور و رهبر میایستیم. آخه از تو چه پنهون رفتیم چهار سال دانشگه درس خوندیم یواش یواش متوجه شدیم هیچ خبری از دانش و سواد و بزرگی و فهم داخل این درسا نیست و سرمون کلاه رفته. یه جورایی باید زر بزنیم خودمونو نشون بدیم بگیم ما فهمیده ایم علی اشتباه میکنه. آخه کله گندگی و بزرگتر از دهن زر زدن طبیعتش اقتضا میکنه به بزرگترین آدم گیر بدیم.
خودشون از همه بهتر میدونن که یونیورسیتی ها کوچکترین بار علمی به مفهوم حقیقی ندارند و فقط چهار جمع و تفریق ساده اونم خیلی ساده تر از دوره دبیرستان، باید یادبگیرن که یاد هم نمیگیرن.
دانشگاه کجاست؟
باید آن بیسواد و خیانتکاری را که کلمۀ یونیورستی را از روی نادانی به کلمۀ دانشگاه ترجمه کرد، پیدا نموده و مجازات کرد. چرا که با این ترجمۀ غلطش سالهاست که دارد مملکت را به گودال جهالت می اندازد. کلمۀ یونیورستی به هیچ عنوان داخلش مفهوم دانش وجود ندارد.
بهترین عبارت برای بیان این مراکز کارآموزی، "مراکز تخصصی کار" است نه دانشگاه. وقتی کارآموز پس از چهارسال ولگردی و عیاشی در این مراکز کوچکترین باری از ادب و دانش و معرفت و بینش ندارد و بدتر از یک بیسواد در حال آلوده کردن جامعه است چگونه میتوان نام دانش و علم برای این مطالب فنی و شغلی گذاشت. پی بردن به اشتباه بودن کلمۀ دانشگاه بسیار ساده است. وقتی که کاراموز پس از اتمام دورۀ تحصیلش هنوز نمیتواند در مورد تکلیف انسان و حق و حقوق انسانها و ادب و معرفت و دین و فرهنگ دیدگاه و نظر درستی داشته باشد به چه حقی نام باسواد و عالم روی او باید گذاشت.
مراکزی که اشتباهاً نام دانشگاه بخود گرفته اند میباید در اولین فرصت توسط دولت، اصلاح نام داده شوند و نام صحیح یعنی "مراکز تخصصی کار یا کارآموزی" بگیرند.
یک نام بی مسما، زهر قاتل است. اگر قدری در مفسده های این نامگذاری غلط دقت کنیم به عمق جنایتی که مترجم نادان کلمۀ یونیورسیتی مرتکب شده است پی خواهیم برد. البته ممکن است نام گذارندۀ دانشگاه از کلمۀ خارجی ترجمه نکرده باشد و این کلمه و این افساد حقیقی را از روی جهالت خودش ایجاد کرده باشد.
اما خواهش بنده این است که در این باب قدری دقت شود و به عمق فاجعه دقت شود که چگونه افرادی که جز مسائل فنی و کاری و صنعتی چیزی در دانشگاه نمیشنود نام دانشجو بخود گرفته اند و هر اشتباه و آتشی که در جامعه برپا میکنند به ظاهر از طرف نیروهای دانشمند!!! جامعه صورت میگیرد.
دانش فقط آن چیزی است که از خلقت بشر و تکالیف او و برخورد خالق با او صحبت میکند. دانش، جز قرآن و احکام مبین الهی چیز دیگر نیست. کلمۀ دانشگاه را فقط میتوان به مراکز تحقیقات دینی اطلاق نمود که نور حقیقی دانش در آنجا وجود دارد و فکری برای ابتدا و آخرت بشر انجام میشود.
سوزانندگی آتش این اسم گذاری غلط -دانشگاه- به حدی زیاد است که به بروز تمام مشکلات یک کشور براحتی دامن میزند.
کسی که یه این مراکز نرفته است از روی غرور دوست دارد نام دانشمند به خود بگیرد و کسی که نرفته است نمیتواند بداند که در این مراکز هیچ خبری از دانش نیست!! لذا به نظر میرسد اگر اقدام عاجلی در این زمینه صورت نگیرد آتش حاصل از این جهالت تمام کشور را خاکستر خواهد کرد همانگونه که دارد میکند.
فارغ التحصیلی که ادب و معرفت و تواضع و دینداری و تکالیف و قرآن سرش نمیشود براستی آیا میتواند نام دانشمند روی او گذاشت؟
- ۹۳/۰۲/۰۶