متالورژی

راهنمای دانشجویان مهندسی متالورژی

متالورژی

راهنمای دانشجویان مهندسی متالورژی

بسم الله الرحمن الرحیم

این وبلاگ توسط بسیج دانشجویی دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی برای دانشجویان مهندسی متالورژِی این دانشکده ایجاد شده است و هدف از آن افزایش سطح آگاهی و علمی دانشجویان گرامی می باشد.
-------------------------------------------------
امروز مسیر و مقصد به درستی برای دانشجو مشخص نیست. رفتارها بر اساس گمانند و سؤالات در ذهن موج می زنند.
لذا این وبلاگ در صدد پاسخگویی به کوله بار سؤالات شماست:
آینده ی کار چگونه است؟
بهتر است چگونه درس بخوانیم؟
آیا پژوهش مفید است؟
ملاک استخدام در شرکت ها چیست؟
ادامه ی تحصیل؟
خود اشتغالی؟
.
.
.

نویسندگان

 پدر و مادر از قبولی فرزندشان در یک رشته خوب در دانشگاهی در شهرستان خوشحال هستند. اما غافل از اینکه درس خواندن و تحصیلات عالیه را طی کرد به چه بهایی؟ روز اول که رفته بودم ثبت نام در یکی از دانشگاه ها، برای ادامه تحصیل درمقطع کارشناسی، فکرش رو هم نمی کردم زمان فارغ التحصیلی همکلاسی خودم رو طور دیگه ای ببینم. مثل من با پدر و مادرش برای ثبت نام آمده بود. از قیافه اش کاملا پیدا بود که بچه ساده و مثبتی هست. اما دوستان خوابگاهی و دوستان ناباب دانشگاهی کاری با اون کردن که درست در کمتر از یک ماه به راحتی می شد تغییر رو در رفتار و چهره او دید. تغییری که رو به نابودیش داشت. اگر اون روز اطلاعات امروز رو داشتم، تمام تلاش خودم رو می کردم تا از اون راه اشتباه بیرون بیارمش. اما افسوس، زمانی که اون غرق درمنجلاب اعتیاد و خلاف شده بود، تازه من به فکر کمک کردن به او افتادم که دیگر خیلی دیر بود. نه او مایل به گوش دادن به نصیحت های من بود و نه من به تنهایی توان مقابله با او را داشتم. این ها حرف یک دانشجوی است که مرگ همکلاسی خودش را به چشم دید، اما به تنهایی کاری از او ساخته نبود. همکلاسیش در اثر مصرف مواد مخدر سنگکوب کرد. این موضوع نه تنها در دانشگاه او بلکه این روزها در اکثر دانشگاه ها دیده می شود.اعتیادی که در بین دانشجویان افتاده و اجازه نمی دهد به درس و تحصیلاشان برسند. یکی از والدین درگفتگو با خبرنگار رویداد گفت: فرزندم را با هزار امید و آرزو، برای تحصیل به دانشگاه در شهرستان، فرستادم اما هنوز شش ماه از تحصیل او در دانشگاه نگذشته بود که متوجه شدم،معتاد شده است، او هر روز قول می داد که ترک می کند تا اینکه خبر رسید در اثر مصرف مواد سنگکوب کرده است. وقتی موضوع را از مسئولین دانشگاه جویا شدم و خواستم که پیگیری کنند تازه فهمیدم پسر من اولین قربانی این ماجرا نبوده است و دو نفر دیگر هم قبل از او به فاصله کمتر از یک ماه در اثر مصرف مواد، فوت کرده اند. آنها می گویند ما تمام تلاش خود را کرده ایم تا بتوانیم کسی که بین دانشجویان مواد پخش می کند و آنها را معتاد می کند شناسایی کنیم اما هنوز هیچ سرنخی پیدا نکرده ایم. اما به راستی چه کس یا کسانی به خود این اجازه را می دهند که این خانمان خراب کن را به راحتی به دست دانشجویان بدهند؟چرا نظارت در دانشگاه ها به اندازه کافی نیست؟ مگر قرار نیست دانشگاه جای تعلیم و تربیت باشد؟مگر نه اینکه باید در دانشگاه آموخت؟ والدین به هزار و یک امید و آرزو فرزندشان را روانه دانشگاه می کنند به این خیال که با درس خواندن برای خودش در آینده کسی بشود، اما اگربا همین وضع پیش برویم، دیگر از دانشگاه فقط یک اسم باقی می ماند.

  • ۹۲/۰۹/۱۹
  • احسان اله یاری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی